متد درمان با دستگاه آر تی ام اس RTMS یک روش درمانی نوین، برای درمان بسیاری از اختلالات جسمی و روانی از جمله افسردگی است. این دستگاه توانسته در عرصه پزشکی و درمانی اثرات مثبتی از خود به جای بگذارد.
روش درمانی RTMS در سال ۱۹۸۵ معرفی شده و از آن زمان برای درمان افسردگیهای مزمن و اضطراب استفادههای زیادی از آن شده است.
در این روش درمانی از امواج مغناطیسی برای هدف قرار دادن و تحریک نقاط خاصی از مغز استفاده میکند. این روش درمانی توسط سازمان غذا و داروی آمریکا تأیید شده است و بر طبق تحقیقات، اثر بسزایی در درمان افسردگی دارد.
در ادامه این مطلب برای آشنایی بیشتر با روش درمانی RTMS و اینکه ببینیم دستگاه RTMS چیست؟ و عملکرد آن چگونه است؟ با کلینیک ترک اعتیاد طلوعی دیگر همراه باشید.
آر تی ام اس (RTMS) چیست؟
آرتی ام اس یک روش غیر تهاجمی و بدون استفاده از دارو است و از پالسهای مغناطیسی برای نفوذ به جمجمه و ایجاد تغییرات ساختاری در مغز استفاده میکند. این روش معمولاً زمانی انجام میشود که درمانهای دارویی و روانی اثربخشی لازم را نداشته باشند.
تحریک مغناطیسی مغز یا به طور دقیقتر تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه (Transcranial magnetic stimulation) که به اختصار به آن «TMS» میگویند، به یک روش تحریک مغناطیسی عصبی گفته میشود که بر اساس القای الکترومغناطیسی توسط یک سیم پیچ عایق صورت گرفته و بر روی نواحی کوچک و محدودی از مغز اعمال میشود.
در این شیوه هر پالس مغناطیسی به راحتی و بدون احساس درد، از پوست سر و استخوان و پردههای مغز گذشته و به نورونهای عصبی میرسد و باعث تحریک و فعالیت کوتاه مدت نورونهای عصبی آن قسمت از مغز میشود.
چنانچه پالسها به صورت متوالی و به سرعت تجویز شوند، تحت عنوان تحریک مغناطیسی مغز مکرر repetitive TMS یا rTMS نامیده شده که میتوانند تغییرات پایدارتری در فعالیت مغزی ایجاد کنند.
TMS نیازی به جراحی یا کاشت الکترود ندارد. کاربرد آن را میتوان به کاربردهای تشخیصی و درمانی تقسیم کرد. اثرات بر اساس فرکانس و شدت پالسهای مغناطیسی و همچنین طول درمان که تعداد کل پالسهای داده شده را دیکته میکند، متفاوت است.
درمانهای TMS توسط FDA در ایالات متحده و توسط NICE در انگلستان برای درمان افسردگی تأیید شده است و عمدتاً توسط کلینیکهای خصوصی ارائه میشود. TMS بافت قشر مغز را بدون احساس درد ایجاد شده در تحریک الکتریکی ترانس کرانیال تحریک میکند.
عملکرد روش درمانی آر تی ام اس RTMS
در درمان RTMS در حالی که یک کویل الکترومغناطیسی یا مولد میدان مغناطیسی یا «سیمپیچ» در نزدیکی سر (پوست سر) بیمار و در نقطهای منطبق بر ناحیهای از مغز که در ایجاد علایم روانپزشکی یا عصبی دخیل هستند قرار میگیرد.
برای انجام فرایند تحریک مغناطیسی مغز، بیمار بر روی صندلی مخصوصی نشسته یا دراز کشیده است و پزشک متخصص کویل الکترومغناطیسی را معمولاً در مقابل پیشانی، نزدیک ناحیهای از مغز که خلق و خو را تنظیم میکند، قرار میدهد.
سپس کویل پالسهای مغناطیسی کوتاه مدتی ایجاد میکند که از لحاظ نوع و قدرت مشابه دستگاه تصویربرداری MRI است و آن را به بخشهای مورد هدف مغز میفرستد.
هر پالس مغناطیسی به سهولت و بدون درد، از پوست سر و استخوان و پردههای مغز گذشته و به نورونهای عصبی میرسد و باعث فعالیت کوتاه مدت نورونهای عصبی مربوطه میگردد.
این پالسها یک جریان الکتریکی در سلولهای عصبی خاص ایجاد کرده و مغز را به روشی پیچیده تحریک میکنند که میتواند به عنوان مثال کاهش افسردگی را در پی داشته باشد.
در روش درمان آر تی ام اس فعالیت الکتریکی مغز تحت تأثیر میدان مغناطیسی قرار گرفته و از طریق جریان پالسهایی از سر عبور میکند. در این شیوه آر تی ام اس تنها بخشهای خاصی از مغز را تحریک میکند.
این پالسها بدون ایجاد درد از جمجمه عبور کرده و به نورونهای عصبی مربوطه میرسد. در طی این فرایند فعالیت الکتریکی مغز تحت تأثیر میدان مغناطیسی قرار میگیرد.
تحریک سلولهای بخشهای مشخصی از مغز میتواند نتیجه مطلوب در درمان بیماریهای اعصاب و روان را به همراه داشته باشد. این روش درمانی بسته به نوع بیماری یا اختلال میتواند تأثیرات اختصاصی بازدارنده یا تحریکی بر آن قسمت از مغز بگذارد.
بر اساس تحقیقات انجام گرفته افزایش یا کاهش متابولیسم مناطق خاصی از مغز میتواند سبب بروز مشکلات روانپزشکی همچون افسردگی در افراد شود که با روش rTMS قابل درمان است.
تحقیقات نشان میدهد که تحریک مغناطیسی مغز میتواند در بهبودی و درمان تعدادی از اختلالات از جمله افسردگی، اضطراب، وسواس، سردردهای میگرنی، پارکینسون و دردهای مزمن مؤثر باشد.
این روش توسط اداره غذا و داروی آمریکا (فدا) در سال ۲۰۰۸ جهت درمان بیماران افسردگی اساسی، در سال ۲۰۱۲ برای میگرن و در سال ۲۰۱۸ برای درمان وسواس مورد پذیرش قرار گرفته است.
تاریخچه روش درمانی آر تی ام اس RTMS
لوئیجی گالوانی (۱۷۳۷-۱۷۹۸) در اواخر قرن هجدهم تحقیقاتی را در مورد تأثیرات الکتریسیته بر بدن انجام داد و پایههای رشته الکتروفیزیولوژی را بنا نهاد.
در دهه ۱۸۳۰، مایکل فارادی (۱۷۹۱-۱۸۶۷) کشف کرد که یک جریان الکتریکی دارای یک میدان مغناطیسی متناظر است و تغییر آن میتواند همتای خود را القا کند.
تلاش برای تحریک مستقیم مغز انسان با الکتریسیته در اواخر دهه ۱۸۰۰ آغاز شد و تا دههٔ ۱۹۳۰ میلادی، شوک درمانی برقی (ECT) توسط دو پزشک ایتالیایی به نامهای اوگو چرلتی و لوچو بینی ابداع شد.
شوک درمانی، به طور گستردهای برای درمان بیماریهای روانی مورد استفاده قرار گرفت و آنچنان متداول شد که پس از مدتی به آن، به دیدهٔ «اکسیر یا نوشداروی روانپزشکی» نگاه میکردند.
از سالهای ۱۹۷۰ میلادی، موجی از مخالفتها و انتقادها نسبت به آن پدیدار گشت. در نهایت مورد استفاده بیش از حد قرار گرفت، زیرا شروع به درمان آن شد. این امر منجر به واکنش شدید در دهه ۱۹۷۰ شد.
در سال ۱۹۸۰ مرتون و مورتون با موفقیت از تحریک الکتریکی ترانس کرانیال (TES) برای تحریک قشر حرکتی استفاده کردند. با این حال، این روند بسیار ناراحت کننده بود.
در همین سالها «آنتونی تی. بارکر» نیز بررسی اثرات میدانهای مغناطیسی، جهت تغییر در سیگنالهای الکتریکی مغز را آغاز کرد و نخستین دستگاه تحریک مغناطیسی مغز حوالی سال ۱۹۸۵ میلادی ساخته شد.
این دستگاهها، در اصل برای مصارف پژوهشی و تشخیصی ساخته میشدند و بعدها بود که اثرات بالقوهٔ درمانی آنها مورد توجه واقع شد. نخستین دستگاه تحریک مغناطیسی مغز در اکتبر سال ۲۰۰۸ میلادی توسط سازمان غذا و دارو آمریکا تأیید شد.
2 پاسخ
توضیحاتتون خوب و جامع بود تشکر
ممنون از مقاله خوبتون